چرا دکتر لنکرانی؟
مهدی خانعلیزاده
وضعیت انتخابات ریاست جمهوری پیش رو ارتباط ویژهای با وضعیت و شرایط کشور در عرصه بینالمللی دارد. نگاهی به اوضاع دیپلماتیک جهانی نشان میدهد که تک قطب قدرت بینالملل، در آستانه پذیرش ایران به عنوان بک بازیگر مهم و قدرتمند در مناسبات جهانی است که دیگر نمیتوان آن را حذف کرد و تنها باید به تعامل با آن پرداخت.
گام آخر این رویداد، انتخابات ریاست جمهوری ایران است که کمتر از یک ماه دیگر برگزار میشود. برگزیده شدن یک رئیسجمهور انقلابی در یک انتخابات پرشور، آب پاکی را بر هرگونه امید غرب در زمینه تحمیل خود به ایران خواهد ریخت. بر همین اساس، انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، یک کارزار جدی، مهم و فرا ملی است که معادلات جهانی را تغییر خواهد داد.
ایران به چه رئیسجمهوری نیاز دارد؟ حضرت آیتالله خامنهای، دهه چهارم انقلاب اسلامی را دهه «پیشرفت و عدالت» نامگذاری کرده است. نباید در این زمینه تعارف داشت و صحبتهای رهبر انقلاب را شعاری، مصلحت طلبانه و صرفا رسانهای دانست؛ بلکه بدون شک دو فاکتور «پیشرفت» و «عدالت»، اولویتهای اصلی راهبرد انقلاب اسلامی در این سالها است.
زمینه وقوع عدالت، ولایت است. بدون ولایت و ولایتمداری، اساسا عدالت زمینهای برای ظهور و بروز ندارد و عدالتی که بدون ولایت باشد، قطعا یک نمایش با نقاب جعلی است؛ و نه یک رویکرد اصیل و معتبر. ولایتمداریِ رئیسجمهور آتی، یک فاکتور جدی و نه شعاری است. رئیسجمهور باید هم در گذشته و هم در حال به طور شفاف و بدون هرگونه شبههای، رابطه خود با ولایت را تنظیم کرده باشد و هیچگونه لکه ابهامی در این زمینه در کارنامه او وجود نداشته باشد و از سویی، زمینهای برای انحراف از این مسیر در آینده هم نداشته باشد. تجریه نشان داده که کوچکترین «اما» و «اگر» و «شاید» در این امر، نهایتا منجر به یک انحراف عقیدتی بزرگ و بیسابقه خواهد شد؛ چرا که زاویه گرفتن از ولایت هرچقدر هم که در ابتدا اندک باشد، با گذشت زمان و روز به روز افزایش مییابد؛ تا جایی که نهایتا به تقابل کامل با آن منجر میشود.
از سوی دیگر، ایران باید پیشرفت کند. ایران باید الگوی کشورهای اسلامی باشد و گزاره «کشورهای اسلامی، کشورهای جهان سوم و عقب مانده هستند» را به موزه تاریخ بفرستد. رئیسجمهور آینده ایران باید دارای سابقه اجرای قوی، شفاف و ایدهآل باشد و مجموعههای تحت مدیریت خود را با تدبیر انقلابی، به راهی هدایت کرده باشد که ضمن حفظ اصول، به درجات بالای پیشرفت هم رسیده باشد. البته «پیشرفت منهای عدالت» همان جام زهری است که به «توسعه» تبدیل میشود و فلسفه پیشرفت را به همان نظریه «ژاپن اسلامی» تبدیل میکند که نه مبنای علمی و منظقی دارد و نه مبنای دینی و شرعی. پیشرفت متفاوت از توسعه است. با پل و تونل و برج ساختنِ صرف، شاید بتوان به توسعه رسید اما هرگز نمیتوان به پیشرفت موردنظرِ رهبری رسید.
دکتر کامران باقری لنکرانی فردی است که هر دو فاکتور مهم و حیاتی «پیشرفت» و «عدالت» را توامان داراست و میتواند رئیسجمهور ایدهآل ایران در این ایام باشد. در اثبات فاکتور عدالت و ارتباط دکتر لنکرانی با ولایت که حتی معاندان و افراطیون هم به طور کامل تسلیم هستند. التزام عقیدتی و عملی دکرت لنکرانی به ولایت، ارتباط گسترده و بی وقفه وی با علما و مراجع و همچنین، بررسی سخنان چند ماه اخیر وی در جلسات پرسش و پاسخ دانشجویی و حوزوی، به روشنایی خورشید در ظهر تابستان مشخص میکند که اِلِمان عدالت در شخصیت دکتر لنکرانی، یک گوهر تابان و بدون هرگونه آلودگی است.
سابقه اجرایی وی در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و تحول بنیادینی که در این عرصه، تنها و تنها در مدت چهار سال ایجاد کرد، عالیترین سندی است که میتوان بر اعتقاد و التزام دکتر لنکرانی به «پیشرفت» و تلاش برای سربلند کردن ایران جستجو کرد. از میان بردن مافیای دارو در کشور که ریشه سنگینی در ایران داشت، به قدری مدبرانه و هوشمندانه صورت گرفت که نه تنها تلاطمی در این عرصه صورت نگرفت، بلکه با یک روند منطقی، این معضل جدی را با درصد بالایی از میان برد و یک نمونه موفق و کم حاشیه از مدیریت ناب اسلامی به سمت پیشرفت را به نمایش گذاشت.
حتی فهمِ معنای اصیل پیشرفت هم یکی از گزارههای اصلی رویکرد مدیرانه دکتر لنکرانی است که فارغ از مفاهیم انتزاعی، به دلیل پشتوانه علمی و دانشگاهی عالی و استثنایی، وی را به فردی تبدیل کرده که درک صحیحی از پیشرفت در یک مجموعه اسلامی دارد و الگوی ساختاری خود را بر مبنای توسعه غربی بنا نکرده است.
مخلص کلام اینکه دکتر کامران باقری لنکرانی همان فردی است که میتوان سکان هدایت دستگاه اجرایی کشور را در این ایام به دست او سپرد و اطمینان داشت که «عدالت و پیشرفت» را به صورت اصیل و نه نمادین، در ایرانِ عزیز پیاده کند.
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : چرا دکتر لنکرانی, مهدی خانعلی زاده, ,